0

تاریخچه مختصری از دستان ظریف در جواهرات

تاریخچه مختصری از دستان ظریف در جواهرات

برای چندین سال گذشته، همسا (hamsa) سنگر خوبی در گرایش به جواهرات داشته است. با این حال، قبل از رنسانس Hmasa انواع مختلف جواهرات دست محبوب بودند – آنهایی که هیچ نوع کاربردی به عنوان طلسم نداشتند، اما کاملاً ظریف بودند. وقتی یک تور مسافرتی به بوتیک Hancock در لندن داشتیم و جفت گوشواره های دست Paul Flato (پل فلتو) را دیدیم، به تاریخچه سبک های پر معنی بسیار علاقه مند شدیم.

جواهرات به شکل دستها برای اولین بار در دهه 1830 و 1840 رواج پیدا کردند، هنگامی که آنها به عنوان دستهای دستکش بر روی قلاب گردنبندهای طلایی ظاهر شدند. برخلاف جذابیت باستانی قدیمی hamsa که به عنوان دفاع در برابر چشم شر پوشیده می شدند، کف دست را به تصویر می کشید و نمادی از ویژگی های خاصی را نشان نمی دادند. در عوض، ظریفانه پس از اینکه دست هارا نشان دادند که با دکمه تزئین شده بود و بر روی حلقه، سنگ های قیمتی قرار گرفته بودند. آنها غالباً به زنجیرهای طلای بلند وصل شده بودند و به جواهرات پایه، حس لامسه سرزنده ای می بخشیدند.

در دوره ویکتوریا، جواهرات دست از مواد ظریف مانند عاج و مرجان حک شده، که با دکمه هایی تزئین شده و از طلا و سنگ های قیمتی تشکیل شده بودند. این دست ها می توانند به همان اندازه Hamsa اهمیت نمادین داشته باشند. آنها غالباً اشیاء تمثیلی مانند تاج گل هایی را نگه می داشتند، که می توانست یادبودی را نشان دهد.

دست کارتیه و گل رز از جنس اونیکس ، الماس و مرجان

در طول قرن بیستم ، کارتیه و جواهرساز آمریکایی، Paul Flato، از جمله کسانی بودند که با الهام از نقوش دست سورئالیستی در میان سایر نشانه های فرهنگی، سراغ مفهوم دست رفتند. کارتیه در اواخر دهه 1930 یک سری از سنجاق سینه هایی را با دست های مرجانی یا اونیکس که یک گل رز اونیکس را با طلا گرفته است ساخت. دستبندهای الماس و طلا، مچ دست را تزئین کردند. معنی دقیق نقوش کمی اسرارآمیز است. نویسنده Nadine Coleno در کتاب خود Amazing Cartier (کارتیه شگفت انگیز (2009)) همه چیز را از گل رز در قلعه در رمان زیبایی و جانور تا گل در دست امپراطوران مغول ذکر می کند که به باغ های افسانه ای آنها اشاره می کنند.

کاترین هپبورن با سنجاق سینه ساخته شده توسط Paul Flato (پل فلتو)

Paul Flato برای اولین بار در دهه 1930 طرح های جواهرات دستی خود را معرفی کرد و به سرعت به خاطر معرفی آنها مشهور شد. او نشانه گیره های اولیه زبان را در هر حرف الفبایی ایجاد می کرد. مشتریان جفت های سفارشی را برای نشان دادن مقدمات خود خریداری می کردند. کاترین هپبورن (Katharine Hepburn) در یک تعطیلات کمدی Screwball در سال 1938 ، یک سنجاق سینه با حرف W که توسط Paul Flato ساخته شده بود را پوشید. این حرف اولین کلمه نام مادر Maiden در این فیلم بود. Anita loos، نویسنده رمان و فیلمنامه نویس فیلم Gentlemen Prefer Blondes ، گیره هایی به شکل A و L مانند که توسط Paul Flato ساخته شده بود را در کلکسیون جواهرات خود داشت.

Paul Flato با الهام از طالع بینی، یک دستبند “دست خدا” را طراحی کرد که یک کف دست طلایی را که توسط ستاره هایی احاطه شده و با الماس پوشیده شده بود. این یک طراحی دست است که وی در رابطه با نماد باستان hamsa نزدیکتر کرده است، اگرچه هنوز هم انگشتان ظریف و بلندتری دارد. بازیگری به نام جون بنت (Joan Bennett) آنقدر عاشق سنجاق سینه، “دست خدا” بود، که آن را به عنوان یک آویز روی گردنبند در چندین عکس تبلیغاتی پوشید.

علامت A و L که در یک تبلیغ Paul Flato در سال 1938 نشان داده شد برای Anita loos ایجاد شد

یکی دیگر از نمایش های Flato بر روی جواهرات دست، نشانگرهای مشخصی از زبان نشانه ها نبود و به هیچ وجه نمادین نبود، اما آنها هنوز هم از طریق طرز تهیه آنها چیزهای زیادی می گفتند. گوشواره های زیبایی که در Hancock مشاهده کردیم، با ناخن های بلند، دکمه های زینت داده شده با الماس و حلقه های بزرگی با الماس تراش خورده در بالای صفحه قرار دارد. دست ها در هر گیره در یک ژست برازنده پخش می شود، و مانند نوع انگشتان مانیکوز شده است که طبیعتاً یک سیگار آراسته به جواهرات رل در یک دست نگه می دارد در حالی که برای رسیدن به یک شامپاین با دیگران تلاش می کنند.

امروزه دست های ظریف را می توان در چند کلکسیون خلاق یافت. ویلفردو روسادو (Wilfredo Rosado) گوشواره های دست چوبی حک شده با آبنوس تزئین شده با دستبندهای نگین دار که شبیه فرزندان بزرگ جواهرات Flato است را، طراحی کرد.

گوشواره های دست ویلفردو روسادو از جنس طلا ، الماس و سنگ های رنگی

با این وجود این طراح از نقوش غنی در تاریخ و نمادگرایی الهام گرفته بود. سیاه پوستان با عظمت غرق تفکر در کلکسیون شهری پرنسس Rosado بودند. در تحقیقات جواهرات Wilfredo متوجه شد که تعداد کمی از سیاه پوستان با بازو یا دست ها به تصویر کشیده شده اند بنابراین وی تصمیم گرفت تا تکه جواهراتی را بسازد که تنها آن بخش از بدن را نشان دهد.

ویلفردو روسادو نماد خاصی را به طلا و جواهر دست نمیچسباند، همانطور که در دوره ویکتوریا انجام شد، اما او مجذوب دست افراد است. او توضیح داد: “من فکر می کنم دست ها می توانند خیلی انتقال دهند. من همیشه این را یک نکته می دانم که دست مردم را نمایش دهم. این نوعی وسواس است. یادم می آید وقتی با او کار می کردم، متوجه دستان اندی وارهول (Andy Warhol) شدم. من عاشق تماشای نقاشی او بودم. دستان وی از نظر ظاهری بسیار قوی بود اما در نحوه اجرای کارش نرم و نازک به نظر می رسید. دست ها می توانند بسیار ارتباطی باشند، گاهی اوقات ظریف و لطیف هستند، در بعضی مواقع سخت و قوی می باشند. دستها بخش مهمی از زبان بدن ما هستند و به نظر من جالب است که آنها را به صورت قاب ایستایی در یک تکه جواهرات، جایی که یک پیام می تواند برای تفسیر باقی مانده است، قرار دهید.”
در حالی که Hamsa (همسا) گیره های نشانه زبانی Flato و دست خدا، که به طور واضح با منبع الهام به وجود می آیند، ظرافت بیشتر دست ها در جواهرات به نظرت میرسد با همان نوع از توصیفات با ظرافت Wilfredo، با زیبایی یک زشت الهام گرفته شده است.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *