در سال 1970 میلادی مقارن بود با ورود تکنولوژی کوارتز به دنیای هیجان انگیز ساعت مچی، “Lucien Trueb”، پادشاه ساعت اتوماتیک، با ورود quartz، معامله تغییر دنیای مکانیکی ساعت مچی را به الکترونیکی را انجام داد. کتاب این کمپانی که با عکسهای قطعاتی از collectors، Gunther Ramm و پیتر Wenzig نشاندادهشده، نشان میدهد که تکنولوژی ساعت کوارتز یا باطری خور چگونه تکاملیافته است.
آندره هاینگر، دومین رئیس رولکس و جانشین هانس ویلسدورف، یک رویاپرداز واقعی بود. نظر او این بود که ساعت بسیار گران کوارتز از رده خارج شده و به محصولی بی ارزش تبدلی می شود.
این اتفاق قبلا در رادیوی ترانزیستوری، مجموعههای تلویزیونی و ماشینحساب جیبی رخ داده بود.
از نظر وی ساعت مچی های اتوماتیک با کیفیت بالا همیشه به خاطر مقدار زیادی از نیروی کار که برای تولید قطعات و مونتاژ آنها لازم است، گران و منحصر به فرد باقی میمانند.
واقعیت غیرقابل اجتنابی که یک ساعت یا دستگاه مکانیکی میتواند تنها در حدود زمان را به سادگی با نوشتن “به زمان سنج عالی” (به عنوان مثال، گواهی COSC) در صفحه ساعت مخفی کند.
این به معنای نرخ روزانه به اضافه شش / منهای چهار ثانیه در روز است. در زمان مقرر، هر برند ساعت در بخش “عالی” مفهوم هاینگر را کپی میکند. مردم ثروتمند به ابزاری نیاز ندارند که تنها به آنها زمان بگوید: بلکه آنها یک وسیله زیبا، اشرافی و منحصر به فرد را دوست دارند تا از نظر بصری نیز آنها را سر شوق بیاورد.
هیجانانگیز کردن ساعت مچی، یک کتاب بزرگ و جامع و جامع توسط لوسین تروب است، که در آن اشاره شده است تماشای یک ساعت کوارتز لذت خاصی نخواهد داشت و ساعت را به وسیله ای غیر شگفت انگیز تبدیل خواد کرد.
ساعت مچی با موتور کوارتز آنالوگ
کمپانی رولکس به طور کامل تکنولوژی microelectronics را تا اوایل دهه ۱۹۷۰ نادیده گرفت ؛ به عنوان یک سهامدار از شرکت CEH (مرکز Electronique Horloger)، ۳۲۰ بتا ۲۱ از ۶۰۰۰ that که واقعا تولید میشدند.
علاوه بر این، رولکس از نسخه بتا ۲۲ تولید شده توسط امگا. علاوه بر این، مدل Bienne رولکس بخشی از کنسرسیومی بود که برای ماجراجویی Neosonic – AFIF با پایان غمانگیز، سرمایهگذاری میکرد. رولکس ژنو درگیر نبود.
پس از این آغاز آسان، روشن بود که رولکس باید در حوزه میکرو الکترونیک نیز مستقل باشد.
این شرکت در سال 1971 او رنه لو کولتر را استخدام کرد. وی در سال ۱۹۱۸ مدیر فنی فدراسیون (Horlogere (FH بود. لو کولتر رئیس بخش فنی با یک کارمند ۴۹ ساله از جمله ۱۰ مهندس مشغول در این بخش بودند.
اولین فعالیت او ساخت یک آزمایشگاه مدرن مدرن با ۱۳ نفر بود. سپس در موقعیتی قرار گرفت که مدیر پروژه ی quartz calibers مکانیکی Rolex شد.
این خیلی سخت نبود: در آن زمان، فقط یک ساعت حرکت خانمها با دو دست، یک نسخه با سه دست و ساعت مچی مردان با دست و روز و یا روز / روز تولید میشد.
تولید ساعت مچی دارای نمایش گر روز و تاریخ
معادل کوارتز توان مردان در دو نسخه به دست آمد. توابع ۵۰۳۵ ۵۰۳۵ (۲۹.۷۵ mm با ۶.۳۵ mm)ساعتها، دقیقهها، seconds ثانیه، و تاریخ بودند.
۵۰۵۵ caliber (۲۹.۷۵ mm by ۷.۱۱ میلیمتر)تابع روز / تاریخ را نشان میدهد که تفاوت در ارتفاع را توضیح میدهد. فرکانس تشدید کوارتز با یک خازن پاککننده تنظیم شد که طیف وسیعی از یا منهای دو تا سه ثانیه در روز را پوشش میداد.
نرخ کمتر از یک دقیقه بود، یعنی ۰.۱۷ ثانیه در روز. quartz کوارتز در سال 1977 آغاز شد ؛ زندگی محصول ۲۶ سال شگفتانگیز بود. هر دو calibers با استفاده از یک نوع tuning، resonator quartz ۳۲ کیلو kHz که توسط NDK در ژاپن ساخته شدهاست را نشان دادند.
در اولین تاریخ ممکن توسط نوع فتولیتوگرافی که مستقیما توسط Statek در اورنج (کالیفرنیا) و بعدها توسط کریستال کوچک در گرنچن به دست آمد جایگزین شد.
کمپانی به نام ETA قرارداد صدور مجوز با Statek را امضا کرد; تحویل از Grenchen در سال 1978 آغاز شد، که شرکت رولکس یکی از اولین مشتریان این تکنولوژی بود.
رولکس مجتمع CMOS مجتمع مورد نیاز توسط اباچز مارین تامین شد در حالی که موتور نوع لنگر دار از (FAR (Fabriques d Reunies Reunies خریداری شد.
باتریهای نقره از شرکت سوئیسی رناتا و همچنین از تامینکنندگان آمریکایی و آلمانی موجود بودند تامین می شد.
تولید کل caliber / ۵۰۵۵ دقیقا مشخص است: ۱۰۵،۰۹۷ – نه خیلی زیاد فکر میکند که زندگی محصول ۲۶ سال است!
هر کدام از آنها توسط COSC به عنوان زمانسنج الکترونیکی تایید شدند.
عقربه این موتورهای ساعت مچی با نوارهای ژنو دقیقا شبیه یک حرکت یک ساعت رولکس مکانیکی بودند؛ در آنها ۱۱ جواهر (سنگ قیمتی) کار شده بود.
در اواسط دهه ۱۹۸۰، حرکات کوارتز کاملا طراحی و مدرنیزه شدند.
نتیجه این کار ۵۲۳۵ (با تاریخ)و ۵۲۵۵ (با روز / تاریخ)بود.
۵۲۳۵ با قطر ۲۸.۱۰ میلی متر و ارتفاع ۵.۴۰ میلی متر، مجهز به یک تراشه Faselec بود که شامل تنظیم فرکانس ساعت دیجیتال، یک موتور پلهای Lavet از ETA و یک باتری ۳ ولتی لیتیوم – میلیمتری بود.
همان کار برای ۵۲۵۵ caliber روز / تاریخ (۲۹.۹۰ میلی متر). اینها در میان بهترین calibers calibers بودند که تا کنون طراحی شدهاند – متاسفانه هرگز تولید انبوه را ندیده اند.
در عوض، مدلهای ساعت Oysterquartz مشهور به ۵۰۳۵ caliber و ۵۰۵۵ مجهز شدند.
آنها خیلی خوب فروخته شدند: آنها کمهزینهتر بودند و حداقل ۱۰ برابر بیشتر از Oyster مکانیکی بودند. با این حال، این موارد تا حدی متفاوت بودند: Heiniger نمیتوانست تحمل کند که یک ساعت کوارتز شبیه رولکس مکانیکی کلاسیک باشد.
این تولید تنها در حدود ۴۰۰۰ قطعه در سال بود – تلاش بازاریابی زیادی برای ترویج Oysterquartz – جدای از یک آگهی اصلی که هر دو کوهنوردان، ادموند هیلاری و Reinhold Messner را نشان میداد.
در صعود او، هیلاری یک رولکس مکانیکی به پا کرده بود. متن فقط گفت: “در سال 1953 آنها به ساعتهای رولکس و اکسیژن برای صعود به اورست نیاز داشتند. در سال 1978 آنها بدون اکسیژن این کار را انجام دادند.”
خرده فروشان هیچ انگیزهای برای فروش Oysterquartz نداشتند , چون هزینه به طور قابلتوجهی کمتر از Oyster مکانیکی بود و بنابراین به معنای سود کمتری بود. داستانهایی در مورد مشتریان احتمالی وجود دارد که واقعا مجبور به گدایی هستند.
رولکس فقط ۴۰۰۰ ساعت ساعت در سال ساخت.
“caliber کوارتز” (۶۰۳۵ quartz) برای خانمها (۶۰۳۵ ۶۰۳۵) با دست در دست و تاریخ قرار دارد.
فرکانس fork ۳۲ ۳۲ ۳۲ ۳۲ quartz quartz با استفاده از پاککننده خوب تنظیم شد. مدار CMOS از Faselec، موتور Lavet از Seiko خریداری شد. منبع انرژی یک باتری اکسید نقره ۷.۹۰ – میلیمتری بود. سی نمونه از 6035 ۶۰۳۵ ساخته شدند اما هیچ تولید جرمی وجود نداشت.
با این حال مدلهای Cellini Cellini مجهز به ۶۶۲۰ (بدون ثانیه) بودند: این قدرت مستقیما از ۶۰۳۵ ۶۰۳۵ مشتق شدهبود. در جولای ۱۹۸۳، ۲۰ نمونه از 6620 caliber برای آزمایشاتی در دسترس بودند که مدت زیادی طول کشید ; تولید سریال در اواخر سال 1987 آغاز شد.
قطر ۸ سه چهارم بود (۱۹.۸۰ میلی متر) ؛ ارتفاع ۲.۵ میلی متر. همانطور که در بالا ذکر شد قطعات مساله رولکس استاندارد بودند. در سال ۱۹۹۰ تولید ۶۶۲۱ شروع شد ؛ این بار پاککننده با یک مدار بازدارندگی جایگزین شد.
تولید این کالیبر همچنان ادامه دارد ؛ تولید کل تا کنون بیش از ۱۰۰۰۰۰ قطعه است.
رولکس چندین حرکت پیشرفته کوارتز را توسعه داد که هرگز از مرحله اولیه فراتر نرفته اند. جالبترین آنها قطعا قدرت quartz quartz بود که در ۱۹۸۵ توسعه داده شد.
مطالعات طراحی با فرکانس بالای بسیار بالا (۱.۲ MHz و ۲.۴ مگاهرتز) کوارتز با برش ZT ساخته شدند. CEH resonators را تولید کرد و در سال 1984 ۱۰۰۰ قطعه را تحویل داد.
در سال 1986، رولکس ۵۰ نمونه اولیه ساخت اما هیچ تولیدی وجود نداشت حتی اگر نرخ سالانه فقط چند ثانیه بود.
یک اندازه بسیار هوشمندانه کوارتز با یک تقویم دائمی سرنوشت مشابهی داشت.
این کار در یک روش ویژه آسان بود ؛ همچنین یک صدای تشدید کننده کوارتز MHz با برشهای ZT و همچنین یک تشدید کننده 32 کیلوهرتز را نشان میداد.
هنگامی که ZT کوارتز و مدار آن به مقدار زیادی قدرت نیاز داشتند، تنها ۱۰ دقیقه برای ۱۰ ثانیه روشن شد تا فرکانس ۳۲ کیلو هرتز تنظیم شود. میزان فوقالعاده و یک عمر باتری ۱۰ سال با باتری لیتیوم لیتیوم به دست آمد که ۲۲.۰ mm را با ۵ / ۵ mm اندازهگیری کرد.
کالیبر ۳۰ mm دارای سه موتور برای ثانیه، دقیقهها و ساعت، و تابع تاریخ / تاریخ است. این طراحی انحصاری بود ؛ ثبت اختراع در سال 2011 به حوزه عمومی تبدیل شد. مجموعه آزمایشی ۴۰۰ قطعه مونتاژ شد , اما هیچ تولیدی وجود نداشت ؛ هیچ یک از این نمونهها تا به حال رولکس را ترک نکرده بودند.
طرفداران چیپ آنالوگ
در اواسط دهه ۱۹۷۰، Heiniger اجازه داد که بدانند ساعت رولکس به طراحیهای ساعت جدید و اصلی کوارتز علاقهمند است.
مدیر فنی او رنه لی Coultre بلافاصله طراحی CEH دلتا را به خاطر آورد که یک موتور حالت شبه آنالوگ بود با نوری که دیودها را ساطع میکرد و یک منبع انرژی سلول خورشیدی که تا کنون هیچ نشانهای از علاقه نشان نداده است. این نقطه شروع پروژه طرفدار (FAN = forme Analogique) بود.
تیم “رولکس” بسیار مشتاق بود، اگرچه احتمال کمی وجود داشت که چنین ساعتی در سریال تولید شود. کار کردن برای رولکس، اعصاب قوی و اراده تولید هنر «l» را پیشبینی میکند. مهندسان که میخواهند طرحهای خود را کاهش دهند بلافاصله باید برای رولکس کار کنند.
مدل FAN رولکس با نمایش شبه آنالوگ
در سال ۱۹۷۵، لی Coultre “ریموند Vuilleumier” را از CEH به منظور پیدا کردن فروشندگان در ایالاتمتحده که ممکن است تامین کنندگان قطعات برای مهارت طرفداران شود، قرض گرفت. Vuilleumier برای شش سال با جنرالالکتریک کار کرده بود و یک شبکه جامع از شرکتهای microelectronic را در سراسر ایالاتمتحده ساخته بود.
Le همچنین تصمیم گرفت تا متخصص لوازم الکترونیکی خود را به نام ادموند Zaugg که یک رادیو آماتور حرفهای بود باخود ببرد. این گروه سه بار بین سالهای 1975 تا ۱۹۷۶ به آمریکا سفر کرد.
همه جا با نهایت ادب پذیرفته شدند: اسم رولکس هر دری را باز کرد. پیمانکار فرعی برای طرفدار میتواند با بهترین شرکتهای واجد شرایط قرار گیرد.
بنابراین ماژول dial – dial توسط هیولت پاکارد در پالو آلتو عرضه شد و ماژول اتصال چند لایه برای ساطع کردن دیود نوری که توسط سیستمهای سرامیک در دره Sorrento در نزدیکی سن دیگو طراحی شدهبود، طراحی شد. CEH مسیول مدار یکپارچه بود ؛ رولکس ادغام سیستم و مونتاژ را فراهم میکرد.
بنابراین مفهوم دلتای CEH به ۷۰۳۵ ۷۰۳۵ FAN Rolex تبدیل شد ؛ ابعاد ۳۰.۰ mm با ۸.۰۰ LED LED LED mm. در بنابراین، ماتریس شعاعی ۶۰ تا هفت LED لازم بود.
به عنوان کمک به کاربر، یک pusher ارایه شد که دو دیود در ساعت ۱۲ و یک دیود در ساعت ۳، ۶ و ۹ را روشن کرد.
نشانه تاریخی که شامل ماتریس LED هفت بار است، در مرکز صفحه مدرج قرار گرفت.
به منظور تقویت آن برای دو ثانیه، یک کلید باید دوبار فشار داده شود ؛ پالس سوم روی تعداد ماه تغییر کرد.
فوتودیود در کنار صفحه نمایش، شدت نور LED را در تابع سطح نور اطراف کنترل میکرد. هیچ نیازی به سلولهای خورشیدی وجود نداشت، چون عملیات مداوم این حرکت غیرقابلتصور بود: یک کلید سوییچ کردن روی صفحه نمایش , ضروری بود.
شرکت تولید ساعت مچی رولکس درست پنج نمونه اولیه با اجزایی که توسط CEH و شرکتهای آمریکایی عرضه میشد ساخته شد ؛ آنها در آگوست ۱۹۷۸ کار کردند.
در حال توسعه طرفداران یک میلیون فرانک سوئیس بود، اما رولکس برای این کار چندان فقیرتر نبود. هنگامی که Heiniger تصمیم گرفت که چنین ساعتی با فلسفه محصولات همخوانی نداشته باشد، پروژه طرفداران لغو شد و هزینههای توسعه از بین رفتند.
نظرات کاربران