توماس دونوچیک کارهای متفاوتی انجام می دهد

مصاحبه با توماس دونوچیک جواهر ساز مستقر در لندن

ما برای پیدا کردن اطلاعات بیشتر درباره برنده جوایز متعدد و طراح لوازم جواهرات به نام توماس دونوچیک (Tomasz Donocik)  دست به کار شدیم.

توماس دونوچیک به عنوان فارغ التحصیل سنت مارتین مرکزی در لندن و آکادمی رویال هنر خود را هم هنرمند و هم طراح توصیف کرد. دامنه سبک های او به همان اندازه جذاب است .او هم در ساخت جواهرات رمانتیک تیره مردانه و هم بهترین سازنده جواهرات برای زنان نیز شناخته شده است. تنها راهکاری که همیشه متفاوت و متمایز خواهد بود این است که هنگام ساخت جواهرات طرز تفکر Donocik فراتر از جواهرات سنتی است و با مواد پذیرفته شده آزمایش شده است.Donocik مشتریان مرد وفاداری برای کارهای موفق در انگلستان دارد و همچنین ۱۵ امتیاز از فروش بهترین کلکسیون جواهرات زن را که شامل عناوینی چون Bridal ,Cosmic ,Electric Night ,Stellar است را دارا می باشد. دستبندهای چرمی برای زنان و مردان که راحت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طلا و الماس های گران تشکیل شده است بهترین اجناس در آمریکا هستند. او پیروان قدرتمندی در ژاپن به خاطر کلکسیون مردانه خود دارد و در حال توسعه لوازم مردانه نیز می‌باشد. از Zips برای YKK تا چرم، مغناطیس، یک سنجاق سینه برای پادشاه، دکمه ای از شکل تمساح و بسیاری از این موارد را Tomasz Donocik در طول این ۱۲ سال از سفرش را برای ما توضیح داد.

برای ما توضیح دهید که چگونه شما تبدیل به یک جواهر ساز شدید؟

من در لهستان به دنیا آمدم و هنگامی که نه ماهه بودم پدرم که یک دیپلمات در ایالات متحده آمریکا بود به وین نقل مکان کرد و در مدرسه بین المللی که انگلیسی و آلمانی را یاد گرفتم تحصیل کردم. هنگامی که زمانش فرا رسید من بین تحصیل در رشته حقوق که والدینم از آن طرفداری می کردند و رشته هنر که همیشه مربوط به نقاشی بود و آن را دوست داشتم در دو راهی قرار گرفته بودم. در سن ۱۸ سالگی تصمیم گرفتم به لندن بروم و قطع به یقین سنت مارتین مرکزی بهترین مکانی بود تا مسیرم را به عنوان یک هنرمند حرفه ادامه دهم. اگر من به یک جواهر ساز تبدیل نمی‌شدم احتمالا اکنون یک نقاش بودم. من یک دوره پایه هنری را شروع کردم و اما طیف گسترده ای از کارها از فضا و طراحی گرافیک گرفته تا پارچه و جواهرات را انجام دادیم. نتیجه گرفتم که جواهرات علاقه شخصی من بود زیرا می توانی نقاشی کنی و خودت را با هنر بیان کنی و می توانی چیزهایی زیادی بسازی، و به عنوان یک هنرمند شما می توانید پر مفهوم یا تجاری باشید همانطور که جواهرات دارای طیف بسیار گسترده ای می باشد. علاوه بر این ،جواهر یک نظم و انضباطی به من داد که به این معنی است که اگر من نتوانم جواهر سازی برای خودم باشم در عوض می توانم برای دیگران یا یک طراح برای برندی باشم. بعد از گذراندن دوره تحصیل من از سنت مارتین مرکزی به کالج رویال هنر رفتم که هدف نهایی ام بود. آنچه که من دوست داشتم این بود که همه چیز زیر یک سقف قرار داشتند بنابراین در دیگر دپارتمان ها مانند مجسمه سازی و صنعت مد دوستان زیادی پیدا کردم. اینجا بود که علاقه من به مد بیشتر شد. زمانی که میخواستم شال گردن و روسری درست کنم آنها به من کمک می کردند. من واقعا با آنها صمیمی شده بودم و چرم و پارچه را به جواهرات خود افزودم.

چگونه خود را توصیف می کنید؟

من یک هنرمندی هستم که در زمینه جواهرات تخصص دارم. من مجموعه ای از قوانین سنتی را ندارم و این بدین معنی است که من باید هر چیزی را خودم بسازم. اگر این کار را می‌کردم خودم را به انجام آن چیزی که از پیش می دانستم محدود کردم. به عنوان مثال من یک کارگر سنگ تراش نیستم ولی افراد زیادی در بیرون داشتم که می توانند این کار را بسیار بهتر از من انجام دهند و حتی بدون اینکه خود را مجبور به آموزش بیشتر کنم. تخصص ما بیشتر طراحی و ارائه ایده ها می باشد. بنابراین وقتی من در سنت مارتین مرکزی بودم واقعا تاکید زیادی برای اطمینان از این موضوع داشتم که تمام پروژه هایی که انجام دادم از نظر طراحی تمام و کمال، اجرا شده اند. این به من آزادی عمل را می دهد تا آنچه را که می‌خواهم انجام دهم مانند طیفی از کیف های چرمی مردانه که قرار است سال آینده وارد بازار شود.

سنگ های قیمتی در چرم، مغناطیس و زیپ به کار رفته است، از علاقه خود نسبت به مواد غیر عادی برای ما بگویید؟

اگر من معتقد باشم که طرح نیاز به مواد معینی دارد از آن استفاده خواهم کرد حتی اگر گران هم نباشد. من قوانین قدیمی را راجع به ترکیب سنگ پیروی نخواهم کرد من از سنگی استفاده می کنم که رنگی را به دست آورد زیرا تاثیر آن از همه چیز مهمتر است.
در مورد اشتیاق و علاقه من نسبت به چرم که بنده در اولین دکمه‌های چسترفیلد برای مردان استفاده کردم این امر صادق است و این که در ادامه آن را در بهترین دستبندهای چرمی ام استفاده کردم.

اخیراً با انگشتر Dusk Hako بنده با سنگ های غیرمنتظره ای چون هماتیت، هولایت، در تراش های متفاوت کار می‌کردند که با مورگانیت و الماس ترکیب شده بود. برای من طرح ، بسیار مهم تر از قانون تجارت است. همان طور که من در دانشکده هنر آموزش دیدم ذهنی از آن جواهرات را ندارم.

پس از اینکه از دانشکده رویال هنر فارغ التحصیل شدید شغل تان چگونه توسعه پیدا کرد؟

در اوایل شغلم ایده ای که داشتم این بود که جواهرات مردانه بسازم بدین‌ترتیب Stephan Webster مرا سال ۲۰۰۶ در Degree show که من برنده بهترین جایزه طراحی جواهر سال کمپانی گلد اسمیت شدم مرا کشف کرد. زمانی که Stephan Webster در سال ۲۰۰۷ از من درخواست کرد تا با او همکاری کنم حتی نمیدانستم چه کسی است و آن موقع فقط کار شخصی خود را انجام می دادیم. من برای یک سال با Stephan Webster همکاری کردم و او بر روی جواهرات مردانه و پروژه‌های خاصی تمرکز می کرد. سپس جدا شدم و برای Garrard کار کردم. من همچنین جواهرات نقره را برای مردان تحت عنوان برند خود طراحی می‌کردم. سپس بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۳ یک موفقیت بزرگ را در ژاپن تجربه کردیم و آن به بزرگترین فروشگاه ما تبدیل شد. مادر ۷۰ فروشگاه جواهرات نقره و دستبندهای چرمی مردانه حضور داشتیم. این تغییر بزرگ از هنرمند شدن در دانشکده رویال هنر تا تبدیل شدن به یک بیزینس من محسوب می شد. به موازات آن من کمیسیون‌های بهترین جواهرات باظرافت را مانند انگشترهایی از شکل ققنوس و دکمه هایی از شکل تمساح را گرفتم. امروز هنوز بهترین مشتریان مردی وجود دارند که درخواست های سفارششان را برای اجناس بی نظیر و محشر موردنظر خود به من می دهند. اینگونه افراد در واقع تشنه جواهرات منحصر به فرد هستند اما ترجیح می‌دهند به ما سفارش بدهند زیرا می دانند آن چیزی را که می خواهند نمی‌تواند در فروشگاه های دیگر پیدا کند.

درباره سیر تکاملی سبک های جواهرات تان به ما بگویید؟

هنگامی که بنده در دانشکده هنر رویال بودم کلکسیون جواهرات را بر اساس کتاب Hero of Our time نوشته Mikhail Lermontov و افسر نظامی Pechorin و Byronic Antihero بنا کردم. من برای او یک کمد که بسیار جذاب و شگفت انگیز بود ساختم. او خود را به روسری ها و دکمه‌های چسترفیلد که تزیین شده با جواهر است آراسته کرده بود. این جواهرات در زمان روسیه تزار ساخته شده بود بنابراین بسیار شفاف و دارای رنگ های غنی نیز می باشد. پس از دوره دانشکده هنر رویال سبک من تغییر کرد و ایده این بود که Pechorin اکنون در مراسم اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفته بود. او پول هایش را نیز از دست داد اما نژاد و سلیقه خود را از دست نداد. این زمانی است که من کلکسیون Rising Star خود را در چرم و نقره به همراه ستاره های نظامی از قبیل سنجاق سینه که هنوز هم فوق‌العاده بودند اما الماس نداشتند شروع کردم. در سال ۲۰۱۷ ما یک موفقیت غیر منتظره ای با انگشتر Lady pad که بخشی از کلکسیون Evil و Garden of good بود را داشتیم و اینکه دریاچه باغ فراموش شده انگلیس را نیز کاوش کردند. طرفداران فیلم Beauty and the beast را به گل سرخ دربسته تفسیر کردند در حالیکه هرگز قصد من این نبود. این یکی از بهترین فروشندگان و بهترین انتخاب حلقه نامزدی مشهور در طول این بیست سال گذشته بود.

در سال ۲۰۱۴ من از کلکسیون Electric Night و سپس کلکسیون Stellar رونمایی کردم. همانطور که به فیلم Sci-Fi و The Future که توسط نویسندگان و فیلمسازان در دهه ۱۹۸۰ ساخته شد علاقه‌مند بودم. من بسیار تحت تاثیر فیلم Radley scott به نام Blade Runner بودم. من همچنین کارهای فرانک استلا هنرمند مینیمالیست دهه ۱۹۷۰ و استفاده او از هندسه را با پالت های رنگ نرم دوست دارم.

از آخرین کارهایتان برای ما بگویید؟

مجموعه کلکسیون Newer Woman بنده بسیار انتزاعی است و با فضاهای مخفی و سطح و ارتفاعات مختلف کاوش می کنم. فضای منفی در طراحی های من بسیار مهم است به عنوان مثال در انگشتر Blade Runner شکافِ اندازه سنگ ها مهم می باشد. من این مفهوم را از نقاشی قرض گرفتم جایی که فضای سفید به اندازه بلوک رنگ ها قابل توجه است. شما به این دو نیاز دارید تا ارتباط برقرار کنید.
از آنجا که می خواستم تا یک شاه راهی برای رنگ درست کنم تا آزادانه بدون هیچ انقطاع از فلز حرکت کند سنگ‌های برش خورده ای از جنس باگت بسیار در طراحی مهم و حیاتی می باشد. من می توانم با استفاده از میناکاری همان اثر را ایجاد کند اما سال پیش تصمیم گرفتم تا از میناکاری استفاده نکنم و برای من نیز بسیار دشوار بود تا سنگ‌هایی تراش خورده از جنس باگت را پیدا کنم درحالی که تعداد محدودی از جواهر سازان از آنها استفاده می کنند. امروزه سنگ های باگت عینا رواج دارند که به این معنی است که این سنگ تراش خورده بدون تردید در دسترس است. اما در طرف پایین بسیاری از جواهر سازان شروع به استفاده از آنان کردند بنابراین وقت آن رسیده است تا با تراش های غیر معمول و مواد برای کلکسیون های بعدی خود آن را آزمایش کنم تا مرا دوباره از جمعیت دور نگه دارد.

کلکسیون جدید من برای سال ۲۰۲۰، طراحی را در جهتی متفاوت به‌ کار می‌گیرد زیرا همیشه تلاش کردم تا ظاهر خود را جوان سازم. این کلکسیون با استفاده از کریستال های شفاف و سنگ های باگت تراش خورده در اطراف قسمت ۵ ضلعی انگشتر مستقر شدند تا چیز جدیدی را در جدول قرار دهند. من در تلاش هستم تا پیش از قبل به سنگ فشار بیاورم تا یک خیالی درباره این که در کجا رنگ شروع می‌شود و در کجا پایان می یابد بسازم.

عالی ترین شناخت شما از کارتان تا کنون چه بوده است؟

جوایز بهترین طراحی سنگ های قیمتی زیر ۲۰ هزار دلار و انتخاب ویرایشگر سال ۲۰۱۶ در لاس وگاس بسیار برایم مهم بودند زیرا من با کمپانی های بزرگ در سطح های بالا رقابت می کردم بنابراین بسیار برای من افتخار داشت که به عنوان یک شخص کوچک بتوانم در برابر فروشگاه های عظیم پیروز شوم. البته معتبرترین شناخت مربوط به کمیسیون گردنبند الماس از کمپانی گلد اسمیت در سال ۲۰۱۷ بود. من تمام هزینه ها را صرف مواد کردم بنابراین برای گرفتن سود نرفته بودم اما جایزه آن برای من به معنای یک مهر واقعی بود که اکنون بخشی از تاریخچه در کلکسیون گلد اسمیت محسوب می شود.

از این به بعد چه چیزی می توانیم از شما انتظار داشته باشیم؟

سخن من این است: کاری متفاوت را انجام بده. مطمئن نیستم که از دیدگاه تجاری بهترین کار باشد اما کار من همیشه واقعی است. به عنوان یک هنرمند من می خواهم کارهای متفاوت زیادی انجام دهم اما در سالیان گذشته به فکر شغل افتادم و شروع به ایجاد یک زبان کردم.

اما چه چیز درست است و چه چیزی اشتباه است: آیا همه جواهرات من باید ظاهری یکسان داشته باشد؟ یا آیا باید دیوانه شوم و هر کاری را که می خوام انجام دهم؟ تا زمانی که شما اهل افراط و تفریط باشید فکر کنم که خوب باشد. اما هر چیزی در میانه مناسب نیست بنابراین من این کار را نخواهم کرد.